تو سومین تولد من رو می بینی. این جا میون این همه آدم که خیلی ها شون هر روز می شینن پای کیبورد و انگشت ها شون رو بالا و پایین می برن من برای سومین بار به دنیا اومدم. . سر خط وقتی تو چند بار دیگه (فرقی نمی کنه این جا یه جای دیگه) به دنیا اومده باشی و بعد خودت با دست خودت وسایل کفن و دفنت رو آماده کرده باشی و بعد یه روز (بدون اطلاع قبلی) مرده باشی، دفعه بعد برای زنده شدن یا زنده موندن چه انگیزه ای داری؟ من دو بار مردم. بار اول توی پرشین بلاگ و بار دوم همین جا. حالا من توی جشن تولد سومم سیاه می پوشم برای این که این جا هم شاید یه روزی (بدون اطلاع قبلی) ... حالا نمی خوام غصه روز نیومده رو بخورم. می خوام کیک تولدم رو بخورم. چاقو رو می دی دستم! یادت ماندگار لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|